مدونات کاتب

مدونات کاتب

در این وبلاگ که جز دغدغه ها و دل نوشته های حقیر در امر خطیر کتابت نیست ، سعی خواهد شد با اجتناب از کپی برداری محض ، مطالب آن ترجمانی از منطق دل و منویات درونی ام باشد امید همکاران فرهیخته و اساتید و بزرگان با ارشادات خود روشنی بخش راهم باشند
مدونات کاتب

مدونات کاتب

در این وبلاگ که جز دغدغه ها و دل نوشته های حقیر در امر خطیر کتابت نیست ، سعی خواهد شد با اجتناب از کپی برداری محض ، مطالب آن ترجمانی از منطق دل و منویات درونی ام باشد امید همکاران فرهیخته و اساتید و بزرگان با ارشادات خود روشنی بخش راهم باشند

شعری بسیار فاخر از سردفتر 55 تهران جناب الوندی در وصف احوالات اهل کتابت


کمرم تا شد و آشفته و دیوانه سَرم !

کَنده اند از بُن واز بیخ و زِ بنیاد پَرَم

گفته اند" کاتبِ عدل" هست نشانَم اما
از ستم هایِ مضاعف در آمد پدرم

همچو مجنون که نهد سر به بیابان و به کوه
بیخود از خویشم و از هیچ نباشَد خبرم

روزها محنتِ محضر بِبَرد طاقت و صبر
در شبانگه منم و استرس و چشم تَرم

میخورم آب من از کوزه یِ بِشکسته ولی
خودم آن ساحر و استادم و آن کوزه گرم

دوستانم همه قاضی و وکیل و استاد
همچو ایشانم و از جنس و زِ نوع دگرم

همه خوشحال زِ قانون و حقوق و از حق
بنده سردفترم اما و چنین دربدرم

کاسه دستم که شود حقِ من افزوده کمی
یا کُنَد لطف به من از سرِ منت صنمی

نامه ها دادم و مکتوب و عرایض بسیار
مانده ام از ستم و جور به پیچی و خمی

من گدایی بکنم حقِ خود از دولتِ یار
تا که محضر نشود بسته و نابود همی

بارِ دولت همه بر گُرده ی اینجانب و خلق
تا نیاسایم و راحت نشوم هیچ دمی

همه گفتند که دارم زر و گوهر بسیار
صورتم سرخ به سیلی ولی از فقر و کمی

آرزو کرده ام اُفتَد عَلَمِ شغلِ کتاب
تا نگردد سپس این مِحنتم از نو عَلَمی

گر به سامان نرسد حالتِ این کاتبِ عدل
خودکشی راهِ علاج است به زهری و سمی

هشدارهای انتظامی به همکاران سردفتر و دفتریار



آقای صولت یاوری
- عضو دادگاه انتظامی سردفتران و دفتریاران استان اصفهان
بنام خدا
به منظور جلوگیری ازوقوع برخی تخلفات شایع و تخلف زدائی و درنتیجه پیشگیری ازتحمیل ناخواسته مجازات های انتظامی ناشی ازآنها ،توجه همکاران را به رعایت موارد ذیل جلب می نماید بااین امید که ازاین  پس کمتر شاهد وقوع تخلفاتی ازاین دست باشیم .
ادامه مطلب ...